پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان

ارائه مقالات مربوط به بخش علم و همینطور بخش متافیزیک

۲۷ بهمن ۱۳۹۸

جهان کوانتمی روح- قسمت اول

(مقاله صوتی، در انتهای صفحه)

س ۱- حساب احتمالات، تئوری کوانتمی و آینشتاین
در حساب احتمالات، بوجود آمدن هر پدیده، حاصل تقسیم تعداد آن پدیده بر امکانات موجود است. برای مثال اگر‌ یک سکه را به هوا پرتاب کنید، بر اساس این محاسبات، فقط دو امکان برای تعیین نتیجه وجود دارد. نشستن طرف الف بر زمین یا طرف ب.  پس امکان ظهور هر کدام از پدیده های الف یا ب می شود ۱ تقسیم بر ۲. حال اگر یک تاس ۶ وجهی را به هوا بیاندازیم، طبق حساب احتمالات، برای بر زمین نشستن هر وجه، یک ششم، یعنی تقریبن ۱۶,۷ درصد احتمال وجود دارد.س
چنین محاسبه ای، تنها، جنبه کاملن ریاضی احتمال وقوع پدیده را بررسی می کند، اما بر این روند، کمیت های‌ فیزیکی و مکانیکی نیز موثر واقع می شوند. مؤلفه هایی چون مقدار نیروی وارده بر سیستم، جهت حرکت، گرما، اصطحکاک(اصطکاک) و غیره. اگر چه عوامل یاد شده، می توانند در تعیین سرنوشت بُروز این و یا آن امکان موثر باشند، اما نفس احتمالی بودن وقوع فقط یک پدیده، دانشمندانی را که کوانتمی می اندیشیدند بر آن داشت تا جواب خود را با بسط دادن قوانین مکانیک کوانتم دریابند. به نظر می آید، این طرز فکر، در بوجود آمدن تئوری جهانهای موازی بی اثر نبوده است. یکی از دلایل مخالفت آلبرت آینشتاین با برخی از تعاریف و تئوری های مکانیک‌ کوانتم، تا حدی مربوط به همین قضیه است.س
آینشتاین(اینشتین) نمی توانست یك چنین نظریه ای با این نتایج عجیب و غیرقابل لمس را بپذیرد که مشاهده کننده، واقعيت يك پدیده فیزیکی را تعیین کند. برای وی، در زمان معلوم تعریف شده در آزمایش شرودینگر، گربه فقط می تواند یا مرده باشد و یا زنده. او معتقد بود که فیزیکدان ها به تفکراتی غیرعلمی روی آورده اند و از هدف اصلی علم و همچنین فيزيك، دور شده اند. به همین دلیل بود که در کنگره سولوی به شدت در مقابل نظریات  نیلز بور و هایزنبرگ موضع گیری کرد.س

باید به یاد داشت که از آینشتاین بعنوان یک مرد معتقد به خدا نام برده اند و جمله معروف زیر را به وی نسبت می دهند:س
س " برای من تنها این مسئله مهم است که دریابم، خدا چگونه می اندیشد. هر چیز دیگر جزو فرعیات است. "س

آینشتاین در واقع درصدد بود تا مواردی برخلاف فیزیک رایج در مکانیک کوانتوم را نشان دهد تا بتواند این علم نوپا را رد کند، اما موفق نشد. او می گفت: س
س " نمی توانم بپذیرم خدا شیر یا خط بازی می کند. زیرا اگر خدا می خواست تا بازی کند این کار را به طور کامل انجام می داد و در آن صورت ما دیگر مجبور نبودیم به دنبال قوانین طبیعت بگردیم، چرا که دیگر قانونی نمی توانست وجود داشته باشد. " س
بور در مقابل به وی جواب می داد:س
س "ماهم وظیفه نداریم برای خدا در اداره کردن جهان تعیین تکلیف کنیم" س

باید گفت آنچه مکانیک کوانتم بطور ناقص در برخی از نگرشهای خود، از جمله همان آزمایش گربه شرودینگر، بدان دست یافته، قابل ایراد بلکه درخور تردید است و در این مرحله می توان به آینشتاین حق داد که نتواند یک تئوری نصفه و نیمه را بپذیرد. وی معتقد بود با قبول برخی از تئوری های مکانیک کوانتم نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه به خدا هم نزدیکتر نمی شویم.س

س ۲- جهانهای موازی
در این تئوری، با پرتاب تاس به هوا و بازگشت آن به روی زمین، همه وجه های آن بر زمین می نشیند. پس امکان بُروز هر کدام از ۶ پدیده، ۶ تقسیم بر ۶ مساوی ۱ و به مفهوم قطعی بودن ظهور آن پدیده است. در تفکرات این تئوری، این ۶ وجه، در شش جهان کاملن مجزا از یکدیگر اتفاق می افتد که با یکدیگر هیچ ارتباطی مگر از طریق کرمچاله های فضائی ندارند. این تئوری مدعیست که هر چه امکان ظهور داشته باشد، حتمن به ظهور خواهد رسید اما در جهانهای موازی، بدون هیچ ارتباطی با یکدیگر.س

نقاط ضعف این تئوری بسیار است، از جمله آنکه هر پدیده و حادثه کوچک می تواند جهان موازی دیگری خلق کند، با این وصف، جهانهای محتمل برای فقط یک نفر، از ده ها میلیارد تجاوز خواهد کرد. اگر این رقم را در افراد سیاره زمین ضرب کنید به یک عدد غول آسا خواهید رسید. اما این امر مشکل این تئوری نیست، زیرا در فضا مشکل جا و مکان وجود ندارد. مشکل از آنجا ایجاد می شود که طراحان این نظریه، هر کدام از این جهانها را زنده، پویا و حادثه آفرین، درست مانند جهان خاکی کنونی می پندارند. در این حال، وضعیت عجیبی رخ خواهد داد و آن اینکه هر کدام از افراد در یکی از این جهانها، همواره با روبرو شدن با هر اندیشه و امکان مضاعف، جهانهای دیگری می آفریند. در اینصورت سئوال اینجاست که مسئولیت اعمال فرد اول که همان فرد دوم، سوم و هزارم است، با کدام یک از آنهاست؟ عامل تعیین کننده آنکه این فرد در تمام جهانها، همان فرد است و نه شخصی دیگر، کدام است؟ اگر این عامل، روح است، آیا روح به ۱۰۰۰ قسمت تقسیم می شود؟ پس در این صورت شخص در هر مرتبه که جهانی دیگر آفریده      می شود، با تقسیم انرژی روحی خود، باید ضعیف و ضعیف تر شود و با از دست دادن اجباری انرژی خود، شانس رسیدن به کمال روحی را از دست بدهد. پس کارآئی این چنین تفکری در جهان هستی چیست؟ اگر روح فقط در یکی از این قالبها بماند و جهانهای دیگر، فقط مجازی باشند، باید گفت این امر در روند تکاملی جهان هستی بی تأثیر است، پس بوجود آمدن آن، چیزیست عبث.س
نقاط ضعف این نظریه بیش از آنست که در این مختصر نوشتار تحقیقاتی قابل بررسی باشد، اما باید پذیرفت که تئوری مذبور از چهار چوب فکری صحیحی برخوردار است که با کمی اصلاحات بر طبق جهانبینی علوم تلفیقی، می توان نتایج کم نظیری از آن استخراج نمود .س

س ٣- تاخیونها، ذراتی با خواصی عجیب
در همان دورانی که آینشتاین نظریه نسبیت خود را ارائه داده بود، ریاضیدان و فیزیکدانی برجسته به نام آرنولد زومرفیلد که استاد ورنر هایزنبرگ نیز بود، برای اولین بار  نظریه ای بهت آور را ارائه داد. طبق این نظریه، ذراتی وجود دارند که دارای خواص زیر می باشند:س
.[1]سا- سرعت آنها همیشه بالاتر از سرعت نور است 
س ٢- اگر از این ذرات انرژی بگیریم، بر سرعت شان افزوده خواهد شد.س
س ۳- این ذرات همیشه از آینده به گذشته در سفر هستند.س
همزمانی این تئوری با تئوری نسبیت، باعث شد تا این نظریه تقریبن بدست فراموشی سپرده شود. گرچه در سالهای بعد از آن، جرالد فینبرگ[2]، توضیحاتی در جهت فهم بهتر این تئوری عنوان نمود، اما به مرور، تنها فیلم سازان هالیوود، این تئوری را فراموش نکرده، دستمایه فیلمهای تخیلی خود قرار دادند.س

در هر صورت، در حال حاضر، مکانیک کوانتم و همینطور علوم تجربی کلاسیک در وضعیتی نیستند تا قادر به رد و یا پذیرفتن قطعی این تئوری باشند. اما روند پیشرفت علوم کوانتمی در قالب علوم تلفیقی نشان می دهد که در آینده ای نه چندان دور، تراز علمی، به سمت اصلاح و تکمیل این تئوری مایل شود. هم اکنون نیز تحقیقاتی که در این راستا در زمینه های زیست شناسی صورت پذیرفته، بطور ضمنی چنین پدیده هایی را مورد تأیید قرار داده است.
در این تمدن و در زمان حاضر، با ورود به سومین و آخرین دوره تفکرات علمی، یعنی عصر علوم تلفیقی استاد الهی، می توان نظریه های کوانتمی را سمت و سو داد و از آن برای تشریح بخشی از جهان هستی استفاده نمود.س
پایان قسمت اول
[1]superluminar
[2]Gerald Feinberg

شناسنامه این مقاله

تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش
منبع:س
کتاب «آفرینش از دیدگاه استاد الهی- فیزیک نوین ذرات»س
نویسنده: فرامرز تابش
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:س
 FaramarzTabesh_üihk v,p-üihkihd l,hcd-o,hd-rslj h,g
......................................................................
مطالب قسمت دوم:س
س ۴- بعد دوم و زمان
س ۵- اصلاح کوانتمی تئوری جهانهای موازی و تاخیونها
س ۶- تئوری جهانهای موازی و بازنگری در آن






معادلات ریاضی سیرکمال در مرحله بشری و نمایش گرافیکی

برای اولین بار در جهان
                                           

      !قابل توجه دوستان و علاقمندان مقالات پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان
همه مقالات این پژوهشکده دارای شناسنامه هستند. به ویژه مقاله این صفحه دارای کد ویژه نیز می باشد. برای استفاده از این مقالات و بخصوص این مقاله حاضر که برای اولین بار در جهان ارائه می شود، حتمن لازم است شناسنامه آن، که شامل  « نام محقق، منبع و کد آرشیو در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان»  می باشد را بطور کامل ارائه نمایید.   در غیر اینصورت این مسئله می تواند پیگرد قانونی به همراه داشته باشد.  با سپاس
گروه تحقیق و بررسی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان



تفسیر و آنالیز نمایش ریاضی
همانطور که در توضیحات زیرنویس فرکانس فرضی مرحله بشری آمده است، بشر به مفهوم موجودی است که گرچه از نظر بیولوژیکی و هویت فیزیکی به انسانهای دیگر شبیه است، دارای روح ملکوتی نیست و در بعد کوانتمی خود، تنها دارای روح بشری می باشد. در آثار استاد الهی این افراد «تن خاک روح خاک» نامیده شده اند.س
 همانطور که در مقاله مربوط به علوم تلفیقی مبحث دوم- قسمت هشتم و یازدهم- بررسی مرحله بشری، تشریح شده است، این روح قادر است به تنهایی بدن یک انسان را ایجاد نموده، حیات بیولوژیک آنرا تضمین نماید. اما از آنجا که در این مرحله، غرایز دراکه حیوانی، باید اصولن جای خود را به عقل ناشی از روح ملکوتی بدهند، و از سوی دیگر، به هر دلیل که باشد، یک روح ملکوتی برای این روح بشری در نظر گرفته نشده است، نتیجه آنست که از یک طرف غریزه دراکه حیوانی از میان رفته است و از طرف دیگر، عقل ملکوتی نیز جایگزین نشده است و نتیجه نهایی آنکه چنین افرادی بیشتر به عقب مانده ذهنی شبیه می باشند، زیرا نه دارای غریزه دراکه می باشند و نه عقل ملکوتی[رجوع شود به مقاله عقل و غریزه]. در اینجا عمدن از کلمه «شبیه» استفاده شد، زیرا تشخیص این امر که آیا یک شخص غیرطبیعی، واقعن یک «تن خاک روح خاک» است یا یک عقب مانده ذهنی معمولی، کار ساده ای نیست و با وضعیتی که در حال حاضر علم پژشکی بدان گرفتار است، با متدهای رایج آکادمیک، تعیین دیاگنوستیک[1] این امر غیرممکن است.س
در اینجا باید به این امر مهم اشاره نمود که منظور از غریزه دراکه، درک ایجاد یک رخداد، بطور غریزی می باشد. برای مثال، برخی حیوانات قادرند وقوع زلزله یا تغییرات شدید و غیرمعمول آب و هوایی را پیش از وقوع آن دریابند و خود را به   نقطه ای امن برسانند.س
در هر حال، معادله یا فرمول یا نمایش ریاضی مرحله بشری، که فوقن ارائه شده است را می توان چنین آنالیز و تشریح نمود:س
تغییرات روح حیوانی تا بالاترین سطح این مرحله که کمال مرحله حیوانی می باشد، به علاوه اثرات ژنتیکی سه نسل از هر دو طرف پدر و مادر که مجموع چهارده نفر است و شامل پدر و مادر و پدر و مادر هر کدام از آنها و پدر و مادر هر کدام در نسل سوم، طبق گرافیک زیر می شود، به علاوه اثرات برخی عوامل از هفت عامل خلقتی مورد بحث استاد نورعلی الهی. این اثرات تا ایجاد روح بشری، شامل اثرات تغذیه قبل از بارداری در مادر و پدر که بر ایجاد تخمک و اسپرم مأثر است و تغذیه مادر هنگام بارداری، فکر پدر و مادر هنگام بسته شدن نطفه، زمان و مکان بسته شدن نطفه و تاثیراتی از این دست می باشند. در این میان، اثرات جوی و ستارگان، مربوط می شوند به مقوله زمان و مکان بسته شدن نطفه.






فرمول ریاضی مرحله بشری، بسیار خلاصه ارائه شده است تا همه افراد در سطوح مختلف تحصیلی بتوانند آن را تا حدی درک نمایند. اگر روزی تصمیم بر ارائه مبسوط آن گرفته شود، خواهید دید که معادلات زیاد و پیچیده ای شامل این فرمول       می شوند. در حال حاضر این معادله را می توان به عنوان یک نمایش ریاضی در نظر گرفت. بدیهی است که فعلن با چهار عمل اصلی ریاضی و دیگر متدهای محاسبه، نمی توان عوامل این معادله را استخراج نمود. اما بعد از آنکه این فرمول بطور بسط داده شده آن ارائه شود، می توان هر کدام از عوامل مورد نظر را محاسبه نمود.س
مسئله مهم دیگر آنکه مرحله گیاهی و حیوانی نیز دارای معادلات مخصوص بخود می باشند که در مقاله ای دیگر تشریح شده اند. برای مطالعه این مطالب رجوع کنید به بخش علم در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان، معادلات مرحله گیاهی - معادلات مرحله حیوانی.س

نمایش گرافیکی سیرکمال از جماد تا شروع مرحله بشری





تفسیر و آنالیز گرافیک
همانطور که در گرافیک فوق قابل مشاهده است. در مرحله جمادی، در راه های موازی زیادی، سیرکمال در جریان است . انتهای همه این مسیرها، به کمال آن جماد در یک جسم خاص می انجامد. برای مثال زمرد، زبرجد، فیروزه و یا سنگهای اصیلی که ما نمی شناسیم. از مجموع عده ای از این ارواح جمادی کمال یافته، تحت تاثیر برخی از عوامل هفت عامل خلقتی، ابتدائی ترین گیاه بوجود می آید. این امر نیز در مسیرهای بسیار زیاد، اما به موازات یکدیگر در سکانسها و سطوح زیادی به گیاهان کمال یافته زیادی می انجامد و بازهم از بهم پیوستن ارواح گیاهی کمال یافته در نقاط متفاوت، ارواح حیوانی ساده و ابتدائی تشکیل می شوند و سیرکمال در مسیرهای موازی متعددی ادامه یافته، در انتهای کار، از بهم پیوستن عده ای از ارواح کمال یافته حیوانی همراه با اثراتی دیگر، ارواح بشری پریمر گوناگون، با طبایع مختلف ایجاد می شوند. این طبایع در علوم باستانی ایران، دموی، صفراوی، سودائی و بلغمی هستند و در علوم باستانی آیورودای هندوستان، دوشاهای واتا، پیتا و کافا می باشند.س 
در ایجاد هر مرحله از مرحله قبل و همینطور در هر سکانس و سطح از هر مرحله، برخی از عوامل خلقتی مورد بحث استاد الهی، موثر واقع می شوند. درست به دلیل آنکه ارواح بشری از مجموعه های حیوانی مختلف ایجاد شده اند، و عوامل خلقتی آنها با یکدیگر متفاوت بوده است، هیچ دو روح بشری با یکدیگر یکسان نیستند. س
ایجاد روح بشری، پایان سیرکمال در سیاره زمین است و کمال ارواح زمینی در این نقطه به انتهای خود می رسد. از این نقطه به بعد، نقش اساسی را روح دیگری ایفا می کند که مستقیمن از مبدا خلقت خلق می شود و روح ملکوتی نام دارد. مقاله بعدی ما به بررسی این روح، اختصاص دارد.س


ی [1] مربوط به علم تشخیص بیماری 





شناسنامه این مقاله

تحقیق و بررسی: فرامرز تابش
منابع: آثار استاد نورعلی الهی ۱۸۹۵تا ۱۹۷۴ میلادی
همچنین کتاب «زیست شناسی بعد دوم» نویسنده : فرامرز تابش
........................................................................................................................................................
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان: س
OstadElahi_FaramarzTabesh_Luhnghj lvpgi favd , klhda ävhtdöd